امروزه، با توجه به موقعيت جاافتاده و تأثيرات اعتقادي تفكر شيعي درجهان، وضعيت كاملاً تغيير كرده است. امروزه اين باور در جامع? شيعي، از حالت اعتقاد ذهني به يك رويكرد سياسي ـ اجتماعي تبديل شده است و جامع? شيعي بر اين حقيقت اذعان دارند كه ميتوانند در راستاي تغيير وضعيت موجود و فراهمسازي شرايط جهاني براي ظهور مصلح موعود عليه السلام ، داراي نقش تأثيرگذار باشند؛ چه اينكه درچند دهه اخير، اين رويكرد مبارك، ميان بسياري از انديشوران شيعي با توجه به مقتضيات شرايط فعلي، به خوبي مشهود بوه است.
جامعه شيعي، به دليل اينكه رسالت تبيين و ترويج انديشه انتظار و طرح حكومت جهاني مهدوي را برعهده دارند، بايد خود در اين عرصه پيشگام و آماده باشند. اين آمادگي، مستلزم حضور تأثيرگذار شيعه در عرصههاي فكري، فرهنگي و سياسي نظامي است، تا بتواند در بسط و توسعه تفكر مهدويت درجهان، به رسالت خطير و الهي خويش عمل نمايند.
به نظر ميرسد، با توجه به شرايط مساعد نسبي موجود، جامعة شيعي ميتواند با درک صحيح ضرورتها از يکسو و نقشآفريني و مديريت تأثيرگذار در عرصة افکار جهاني ازسوي ديگر، شرايط مساعد کنوني را به يک فرصت تبديل كند؛ سپس با تبيين جاذبهها و ويژگيهاي ايدة مهدويت و نظرية حكومت عدل جهاني اسلام، در جايگاه عنوان تنها نظرية نجاتبخش، زمينة فراگيري اين انديشة الهي را در جهان، فراهم سازند و با ارائه الگوي حكومتي نويني، افق نگاه مردم دنيا را به ايدة مهدويت و ظهور، روشن كند.
اينكه در روايات، برنقش كليدي شيعه در هنگام ظهور براي تحقق حكومت عدل جهاني، تأكيد شده، براي آن است که جامعه شيعي، درعصرانتظار، رسالت زمينهسازي چنين حكومتي را بر عهده دارند؛ لذا هنگام ظهور نيز شيعيان و پيروان آن حضرت، در جايگاه پيشگامان نهضت جهاني امام مهدي عليه السلام بار سنگين اجراي دستورات امام مهدي عليه السلام را برعهده خواهند داشت.
امام صادق عليه السلام ميفرمايد: هنگامي كه قائم ما قيام كند خداوند بر توان شنيدن و ديدن شيعيان ما ميافزايد؛ به گونهاي كه بين آنان و امامشان، واسطه و پيام رساني نيست. امام، با آنان گفتوگو ميكند و آنان، به امامشان مينگرند؛ در حالي كه او در مقر خود حضور دارد.[1]
اين روايت بر دستيابي شيعه به امكانات فوق العاده شنيداري و ديداري، در عصر ظهور دلالت دارد؛ نكت? قابل تأمل در اين روايت اين است كه در آن، سخن از ارتباط تنگاتنگ و گفتوگو و تصميمگيري امام زمان عليه السلام با شيعيان مطرح است، نه كساني ديگر و اين، حاكي از آن است كه مسؤوليتهاي اصلي در تحقق حكومت مهدوي در عصرظهور نيز بر عهد? شيعيان و زمينهسازان ظهور است.
در جاي ديگر نيزحضرت به ابوبصير ميفرمايد:
«خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در غيبت او منتظر ظهور اويند و هنگام ظهورش نيز فرمانبر امام خود هستند».[2]
از اين روايات به خوبي استفاده ميشود كه ميان شرايط عصر غيبت و انتظار، با شرايط ظهور، پيوند و هماهنگي وجود دارد. طبق اين روايات، منتظران و زمينه سازان ظهور در عصر انتظار، وارثان عصر ظهورند.
اين نوع روايات، بر رسالت سنگين شيعه در عصر انتظار تأكيد دارد؛ زيرا همچنانكه عصر ظهور، عصر اجراي احكام ديني و عملياتي شدن برنامهها و اهداف وحياني اسلام در تحقق جامعة توحيدي جهاني است، عصر انتظار نيز، عصر ايجاد استعداد و تمرين آمادگي جامعه شيعي و توسعه اين آمادگي، براي ورود به عصر ظهور است. عصر انتظار، عصر تمهيد و مقدمهچيني سلطنت و حاکميت نظام مهدوي است.
در اين عصر، مهمترين مأموريت شيعيان و ياوران حضرت، پافشاري بر هويت ديني و مقابله با انحرافات و تأکيد بر اجراي عدالت و ترويج و گسترش آن است؛ چنانکه در عصر ظهور، نيز، مأموريت اصلي ياران حضرت، پاکسازي جامعه از فتنه ظلم و جور و اجراي سياستهاي عدالتمحور امام عليه السلام است. حضرت، آنان را به شرق و غرب عالم اعزام ميكند، تا عدالت و قسط را به اجرا بگذارند. «يارانش را به سراسر جهان اعزام ميكند و با دستور به اجراي عدالت و نيكي، آنان را فرمانروايان كشورها قرار ميدهد».[3]
اين نوع روايات، بر ضرورت نقشآفريني شيعه در عصر انتظار براي فراهم كردن زمينههاي ظهور تأكيد دارد؛ از اين نظر، رسالت شيعه، يك رسالت جهاني است؛ چون در پي دگرگوني جهاني است و انجام اين رسالت خطير، بدون حضور مؤثر در عرصه گفتمان جهاني و تأثيرگذاري جدي در نگرشهاي عمومي، ميسر و ممكن نخواهد بود.
در اين عصر كه عصر جهانيشدن است، طرح نظرية «حکومت واحد جهاني اسلام» در قالب «مهدويت»، با توجه به برتري و برجستگيهاي ذاتي آن، شاخص استوار و گزينة مطمئن و بيبديلي است که ميتواند انتظارات بشر در شرايط جهانيشدن و جهانگرايي را به بهترين شکل برآورد.
پي نوشت ها:
1- ان قائمنا اذا قام مدالله عزوجلّ لشيعتنافي اسماعهم وابصارهم حتي لايكون بينهم و بين القائم بريد، يكلمهم فيسمعون وينظرون اليه وهوفي مكانه؛ كافي، ج8، ص241؛ بحارالانوار، ج52، ص336، معجم احاديث الامام المهدي، ج4، ص 57.
2- «طوبي لشيعة قائمناالمنتظرين لظهوره في غيبته والمطيعين له في ظهوره»؛ شيخ صدوق، كمال الدين، همان، ص357؛ بحارالانوار، ج52، ص149؛ معجم احاديث الامام المهدي، ج5، ص108.
3- «يفرق المهدي اصحابه في جميع البلدان و يأمرهم بالعدل و الاحسان و يجعلهم حكامافي الآقاليم»؛ روزگار رهائي، ج2، ص63.
نظرات شما عزیزان: